سلام دوستان عزيز.

با تشكر ويژه از حميدم عزيز بابت طراحي بنر وبلاگ و همچنين تلاشهاي ايشون بابت اصلاح و ويرايش قالب وبلاگم و كمك هاي راوي عزيز و ساير دوستان كه در اين مدت منو راهنمايي كردن وبلاگ ما هم بنر دار شد.

روزهاي قشنگ پاييز پشت هم مي گذرن و ما به پايان سال نزديك مي شيم.امروز ساعت ۶ صبح كه تو تاريكي هوا منتظر سرويس شركت بودم و كسي تو خيابون نبود، يه اقاي ميانسالي كه به سمت نانوايي مي رفت اومد به سمت من و ازم پرسيد دخترم مگه مدرسه ها صبح به اين زودي بازن؟خلاصه كلي به خودم اميدوار شدم كه همچنان قيافم   teenagerيه  گفتم نه منتظر سرويس محل كارم هستم.بنده خدا كلي خجالت كشيد و عذر خواهي كرد .

دوستان عزيز به گودباي پارتي خورشيد و شب عزيز دعوت شدين.خدا رو شكر كه دو تا از بهترين دوستان ما در عالم وبلاگ به اين مرحله از مهاجرت رسيدن.ما هم پا به پاشون انتظار كشيديم و با اومدن مديكال و ويزاهاشون خوشحال شديم.خوشحال مي شيم شما ها هم روز يكشنبه اول آذر ساعت ۸ شب بياين و با دعاهاي خوب اين زوج مهربون و هنرمند رو بدرقه كنين.منتظر همه هستيم.خوراكي هاتونم با خودتون بيارين صابخونه خودش مسافره

پينوشت:بچه هاي منتظر مديكال،دو تا مديكال ديگه هم اومد.مديكال كارنوي عزيز و خاطره عزيز.مثل اينكه پيش بيني هاي باسي و مجيد عزيز داره درست در مي اد.