سلام دوستان عزيز. دو هفته از اولين روز استعفام گذشت و حدودا دو هفته ديگه مونده كه من بايد بيام سر كار..تو اين مدت خدا رو شكر كه همه چيز خوب پيش رفته و سنگ اندازي خاصي در زمينه رفتن و تسويه من با شركت پيش نيومده

تو اين روزا سخت در حال اموزش نفر جايگزينم هستم.گاهي وقتا واقعا فكم از كار مي افته و بعدازظهرا وقتي خونه ميرسم خيلي خسته مي شم.ولي ديگه چيزي نمونده دو هفته ديگه اين جريانم به پايان مي رسه.

هفته پيش ۲۵ مي اپديت مداركمو يكي از دوستان دستي برد سفارت و تحويل داد.مديكالمونم كه دكتر ۱۵ مي ارسال كرده و ۱۷ مي رسيده پاريس.ديگه شمارش معكوس براي پاس ريكوئست شدن ما شروع شده.چون ما دو تا مسافرت قبل ازمهاجرتمون داريم يكي انكارا يكي دمشق براي گرفتن ويزاهاي ام.ري.كا و كا.نا.دا ،براي كاهش هزينه يكي از مسافرتا رو باسي تنها مي ره و يكيشو من.باسي انكارا مي ره براي ويزاي ام.ري.كا .منم تصميم دارم با مامان خودم و مامان باسي سه تايي بريم سوريه.هم مامانا يه زيارتي بكنن هم يه مسافرت يه هفته اي سه تايي با هم باشيم.

به اميد سلامتي و تندرستي همه ماماناي دنيا كه هر روز روز اونهاست.روز مادر مبارك.

پينوشت:ديروز مصاحبه دوم الناز عزيز بوده اميدوارم موفقيت اميز بوده باشه.به اميد خبراي خوب براي همه دوستاي مهاجر